5 شهريور 1389 / 16 رمضان 1431 / 27 آگوست 2010
5 شهريور 1389 / 16 رمضان 1431 / 27 آگوست 2010
5 شهريور 1389 / 16 رمضان 1431 / 27 آگوست 2010 |
محمدرضا پهلوي كه ميدانست اتكاي اصلي مخالفانِ رژيم، اسلام است، درصدد برآمده بود تا ريشههاي اين مكتب را خشك كند. به همين جهت در شهريور سال 1354 ش در مراسم افتتاح مجلس دوره بيست و چهارم، در سخناني عنوان كرد كه قصد دارد فرهنگ ايراني را از عوامل بيگانهاي كه در اين فرهنگ راه يافتهاند، نجات دهد. در اين راستا، مجلس سنا و مجلس شوراي ملي در يك اجلاس مشترك به رياست جعفر شريف امامي تصويب كردند كه مبدأ تاريخ، از هجري شمسي به شاهنشاهي تغيير يابد و آغاز سلطنت در ايران و جلوس كوروش هخامنشي به عنوان مبدأ تاريخ ايران عنوان گرديد. اين قانون ننگآور با مخالفت و تحريم بسياري از مردم و علما مواجه گرديد و سرانجام با روي كار آمدن دولتِ عوام فريب شريف امامي و به منظور فريب افكار عمومي در شهريور 1357، ملغي شد. هرچند، كار رژيم از اين نمايشهاي ساختگي گذشته بود و چيزي نميتوانست، انقلاب توفنده مردم مسلمان را از حركت باز دارد. |
در ادامهي جنگهاي صدر اسلام، خليفهي دوم، سعد بن ابي وقاص را مأمور فتح ايران كرد و از جانب يزدگرد سوم پادشاه ساسانيان، رستم پسر فرخ زاد به فرماندهي قواي ايران تعيين شد. پس از مذاكرات اوليه و پيشنهاد قبول جزيه يا اسلام آوردن، سپاه ايران جنگ را برگزيد و اسلام را نپذيرفت. سرانجام جنگ بين دو طرف در ناحيهي قادسيه در عراق درگرفت و پس از چندين شبانه روز، سستي بر سپاه ايران چيره گشت و نيروهاي ساساني شكست خوردند. فتح قادسيه و رسيدن اعراب به ساحل غربي دجله مقابل ايوان مداين، سقوط پايتخت و انقراض دولت با عظمت ساساني را قطعي نمود. |
ابوالمعالي كمال الدين محمد بن علي بن عبدالواحد انصاري معروف به ابن زَمْلَكاني در سال 667 ق در حوالي دمشق به دنيا آمد. وي علم و دانش را نزد اساتيد و علما آموخت و به يادگيري علوم ديني و حديث همت گماشت و بيست و چند ساله بود كه اجازهي صدور فتوا يافت. ابن زَمْلَكاني در كنار مشاغلي چون قضاوت، به تعليم و تعلّم نيز ادامه داد و در بسياري از مدارس دمشق به تدريس مشغول شد. گويند، وي فردي خيالپرداز بود و مباني فكري خود را بر تخيّلات استوار ميساخت و حتي بر اساس آنها عمل ميكرد. از اينرو در رنج و ناراحتي به سر ميبرد، زيرا برخي با او دشمني ميكردند و حسادت ميورزيدند. از جمله آثار اين فقيه، محدث و اديب مشهور دمشقي ميتوان به كتاب البُرهان الكاشِف عن اعجازِ القرآن، مولدُ النَّبي و... اشاره كرد. ابن زَمْلَكاني در اواخر عمر قرار بود تا از طرف سلطان مصر به قاضي القضاتي دمشق منصوب شود كه در راه بيمار شد و در شصت سالگي بدرود حيات گفت. جنازهي وي را به قاهره برده و در نزديكي قبر شافعي به خاك سپردند. |
ابوالعباس احمد بن علي بن عبدالقادر بعلبكي مصري ملقب به تقي الدين و مشهور به مِقريزي از مشاهير مورخين عرب در سال 766 ق در قاهره به دنيا آمد. او در آغاز حنفي مذهب بود و در آخر به شافعي گراييد. مِقريزي چندي قضاوت در قاهره را به عهده داشت و پس از اقامتي ده ساله در دمشق به قاهره بازگشت و انزوا گزيد. وي عزت را در عُزلت ميديد و بدون ضرورت با كسي تردد و مراوده نميكرد. آوازهي مقريزي، عالمگير و ضرب المثل بود. مِقريزي آثار بسياري دارد كه به دويست مجلد ميرسد. تاريخ مصر، مشاهير مصر، دُرَرُالعُقودُ الفريده و المواعظ از آن جملهاند. مقريزي در 79 سالگي در مصر وفات يافت و در قاهره مدفون شد. |
آيت اللَّه شيخ محمدرضا مظفر در شعبان 1322 ق در نجف زاده شد. پس از فراگيري مقدمات و سطوح، در حلقهي درس ميرزاي ناييني، آقاضياء عراقي، سيدعلي قاضي طباطبايى و... حاضر گشت و پس از سالياني به اجتهاد دست يافت. برنامهها و فعاليتهاي اصلاحي آيت اللَّه مظفر، نام او را در زمرهي يكي از احياگران عصر حاضر در تاريخ كهن حوزهي نجف جاودان ساخت. تأسيس جمعيت مُنَتدي النَّشر، دانشكدهي مُنتَدي، مدارس مُنتَدي و تدوين كتابهاي درسي از جملهي اين فعاليتها ميباشد. همچنين آيتاللَّه مظفر، استادي متبحر و نويسندهاي توانا بود كه دهها اثر علمي از خود به يادگار گذاشته است. اين عالم بزرگوار سرانجام پس از 62 سال زندگي پر بركت دعوت حق را لبيك گفت و در مقبرهي خانوادگي واقع در جادهي كوفه به خاك سپرده شد. |
قسطنطنيّه شهرنو بنياد امپراتوري روم به پايتختي اين امپراتوري برگزيده شد. قسطنطنيّه به فرمان كُنستانتين اول درنواحي غربي امپراتوري بِنا شد و بنام او كُنستانتينوپُل خوانده شد. گفتني است كه اين شهر پس ازتصرف بدست عثماني ها استانبول نام گرفت و امروزه جزو كشورتركيه محسوب مي شود و دردو سوي تنگه بُسفُر واقع شده است. |
نيمه دوم قرن نوزدهم، يكي از پربارترين دورانها براي اختراعات و اكتشافات بود كه آثار و نتايج آن در قرن بيستم هم برجاي ماند. به طوري كه بسياري از پيشرفتهاي علمي و صنعتي و پزشكي در قرن بيستم كه چهره جهان را تغيير داده، در واقع ادامه و تكميل اختراعات و اكتشافات نيمه دوم قرن نوزدهم است. مهمترين كشف نيمه دوم اين قرن كه تاثير شگرفي در توسعه صنايع و وسايل حمل و نقل برجاي گذاشت، كشف نفت و مشتقّات آن است. هرچند نفت در قرون گذشته براي روشنايى و گرما استفاده ميشد ولي كار حفر اولين چاه نفتي جهان در 24 ژانويه 1859م در ايالت پنسيلوانياي امريكا آغاز شد و هشت ماه بعد در 27 اوت همان سال، بشر به نفت دست يافت. تا قبل از حفر نخستين چاه نفت به كمك وسايل جديد حفاري، اين ماده ارزنده فقط ازچشمههاي سطحي نفت يا چاههاي كم عمق كه به وسيله دست حفر ميشد استخراج ميگرديد و موارد استفاده از نفت خام نيز محدود بود. ولي با استخراج نفت به مقدار زياد از چاههاي عميق و تبديل نفت خام به مواد تصفيه شده نظير نفت سفيد و بنزين و ساير مشتقات نفتي،موارد استفاده از آن به سرعت افزايش يافت. در حال حاضر هرچند تلاش فراواني براي جايگزين كردن انرژيهاي ديگر به جاي نفت و جلوگيري از اتمام اين انرژي فسيلي انجام گرفته است، با اين حال نفت هنوز هم حرف اول را در اقتصاد جهان ميزند و بسياري از معادلات منطقهاي و بينالمللي و حتي وقوع جنگها و تجاوزها، براي سلطه بر منابع نفتي صورت ميگيرد. |
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}